سلام دوست عزيزممطالبت بسيار زيبا و جالب بود. وبلاگ خوبي داري. خوشحال ميشم به كلبه محقر من هم سر بزني.من به اميد خدا تا سه روز ديگه اپ ميکنم. چکيده اي از اپ جديدم تقديم بشما:
عشق بسان رود، بسان جويبار، بسان دريا بايد جنبشي پيوسته و مداوم داشته باشد. عشقي كه پيوسته نباشد و زودگذر و اني باشد، عشقي كه هر ان نجوشد، هر ان نيز خواهد مرد و هر آن رنگي تازه بخود مي گيرد.عناصر همدلي و مهرباني، احترام و عزت، آرزو، صميميت، صبر و بردباري ، افسوس و بخشايش و محبت و دوستي را در هم آميزيد تا بتوانيد عشق را بيافرينيد.جبران خليل جبران ميگويد:" عشق جواني اي ست كه زنجير گسسته دارد...مردانگي اي ست رها از دلزدگي ها!، زنانگي اي ست دلگرم از اتش مهر! مي درخشد با نور اسماني ژرف تر از آسمانها"عشق را تنها بخاطر عشق دوست بداريد. عشقي كه شما را به شهوت و هوي و هوس رهنمود مي كند در واقع مهر و محبت را در شما كشته است. جبران مي گويد:
" اگر بدنها كاروان عشق را به بستر شهوت راهنمايي كنند، مهر خودكشي خواهد كرد."