درد و نيا ز .... ما
صنما ما از راه دور و دراز آمده ايم
بسر کوي تو با درد و نياز آمده ايم
گو ز نزديک تو آهسته و هوشيار شديم
مست و آشفته نزديک تو باز آمده ايم
آمده ايم خريدار ميرويم بي سرود
نه فروشنده تسبيح و جا نماز آمده ايم
يک زمان گرم کن از مستي ما محفل خويش
که ز مستي بر تو گرم فراز آمده ايم
گر چه در فراق تو زار و نزاريم چو شمع
از پي سوزش و بهر گداز آمده ايم
بر اميد
$("div.commhtm img").each(function () {
if ($(this).attr("em") != null) {
$(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif");
}
});