• وبلاگ : سلام بر هستي
  • يادداشت : روشي براي رسيدن به ع ش ق
  • نظرات : 4 خصوصي ، 43 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + هويا 

    سلام دوست خوب و با احساس

    .

    تازه باهات آشناشدم و خيلي هم خوشحالم. اميدوارم بتونيم باهم همفکري کنيم.

    متن بسيار زيبايي نوشته اي در باره عشق و بايد

    بگم به قول سهراب:

    بهترين چيز رسيدن به نگاهي است كه از حادثه عشق تر است.

    واقعا عشق يه حاثه ازلي و ابديه و اميدوارم نصيب همه بشه . تولد عاشق ترينها رو هم تبريك ميگم .منظورم كيه؟سري بهم بزن بهت ميگم.

    ممنون منتظر نظراتت هستم

    با سلام و درود فراوان بر شما دوست عزيز گرامي باستحضار ميرساند کلبه درويشي حقير با مطلبي در دفاع از مظلوميت .....حماسه مقاومت مظلوميت تا پيروزي .....بروز شده است خوشحال خواهم شد بازديدي داشته باشيد ...مثل هميشه منتظر حضور گرم و قدوم سبزشما براي همدردي با مردم لبنان هستم ....آرزوي تندرستي و سعادتمندي شما را دارم ....در پناه حق ..........

    باور نميکنم که در آن باغ پربهار .....چيزي به غير زاغ و بجز برگ زرد نيست ..........

    باور نميکنم که در آن دشت مرد خيز .....از بهر يک نبرد مرد نيست ....باور نميکنم که فرو مرده شعله ها ... نوري دگر به خانه دلهاي سرد نيست ..........

    سلام دوست هميشه خوب من!!!!
    شعر و احساس با عنوان تو يك شاهكار هستي!!! بروز شد
    منتظر قدمهاي مهربانتان هستم
    بدرود
    دوست خوبم سلام ...
    آپم و منتظر تبسم شما ..
    دوست خوبم سلام ...
    آپم و منتظر تبسم شما ..
    + *** 

    و زندگي همچنان ادامه دارد ...

    ايكاش در چشم هايت ترديد را ديده بودم

    يا از همان روز اول از عشق ترسيده بودم

    ايكاش ان شب كه رفتم از اسمان گل بچينم

    جاي گل رز برايت پروانگي چيده بودم

    گل را به دست تو دادم حتي نگاهم نكردي

    ان شب نمي داني اما تا صبح لرزيده بودم

    ان شب تو با خود نگفتي كه بر سر من چه امد

    با خود نگفتي ز دستت من باز رنجيده بودم ؟

    انگار پي برده بودي ديوانه ات گشته ام من

    تو عاشق من نبودي و دير فهميده بودم ....!!!


    -------------------------------------------------


    آپم و منتظــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر!!!

    عشق
    آتش هم هست
    اما آتشي سرد
    با وجود اين بايد در اين آتش
    سوخت،زيرا اين آتش تطهير کننده
    اين آتش فقط براي تطهير کردن مي سوزاند
    و نا خالصي ست که مي سوزد و طلاي خالص باقي
    مي ماند.عشق شکل رنج آفرين است ،عشق خرابت مي کند تا
    دوباره آبادت کند دانه بايد شکسته شود;وگرنه درخت چگونه مي تواند
    متولد شود رود بايد به انتها برسد ;وگرنه چگونه ميتواند به دريا
    شود؟بنابراين راخت باش ودر عشق بمير;وگرنه،چگونه
    ميتواني خويشتن خويش را بيابي؟غرور در سيماي
    سنگ ها خود را نشان مي دهد عشق اما
    تسليم است وخود را درسيماي
    گل ها پديدار
    مي شود

    سلام دوست خوبم...ممنونم كه به وبلاگ شكوفه نرگس سر زدي.چرا به روز نمي شوي؟ هر وقت اپديت كردي خبرم كن.

    موفق باشي

    يا حق

    سلام الينا جان ببخش اگه دير شد اومدنم ولي بايد بگم خيلي خيلي زيبا نوشته بودي يعني بهتر بگم معركه بود عالي 20 . اميدوارم هميشه موفق باشي خيلي زيبا بود بازم به وبلاگ من سر بزن خيلي خيلي خوشحالم مي كني منتظرم . آسموني باشي بازم سر مي زنم زود زود آپ كن ...

    اين نوشته هاي يك ديوانه است:

    سلام

    عشق

    كثيف ترين واژه اي كه تا به حال به گوشم رسيده است.

    عشق

    اگر روزي به آخر عشق برسي خود عشق تو رو با سر به زمين مي زنه.

    مي دوني چرا؟؟؟

    چون عشق دوست نداره كسي سر از كار كثيفش در بياره!!!!

    خداحافظ

    سلام عزيزم

    مبارك كه اول شدي

    ممنونم

    دوست خوبم سلام ...

    درختان عاشق زمينند و زمين عاشق درختان پرندگان عاشق درختانند و درختان عاشق پرندگان ...زمين عاشق آسمان است و آسمان عاشق زمين ...سراسر هستي در اقيانوس عظيم عشق به سر مي برند ...بگذار عشق نيايش تو باشد بگذار عشق عبادت تو باشد .

    .................

    موفق باشي

    پيش پاي نو بهارم، بامن از گلها بگو ............

    پشت پرچينهاي باغ از رقص بلبلها بگو.........

    از شميم عطر گلها زباغستان دل بگو ........

    از شقايق هاي عاشق ، عطر سنبلها بگو .....

    از غرور غنچه اميد و اين دلهاي وابسته بگو .......

    با من از رگبار باران بيقراريهاي ابرها بگو .......

    از تلاطمهاي دريا ، صبر ساحلها بگو ........

    از پرپر شدن هزاران گل در اين خاک بگو .....

    بازهم از ريشه جوشان اين گلها بگو .......

    از لب خندان اشک شوق گلهاي سرخ بگو .....

    کاروان گل رسيد ، از عشق محملها بگو ...........

    از گل محمدي که مي راند مرا تا خاطره بگو ......

    از من و ما ، شعله جانسوز محفلها بگو .........

    منو ببخشيد ولي از عشق هيچ خوشم نمياد.در واقع از كلمه ي عشق و مفهومي كه انسانها بهش دادن متنفرم.نمي دونم تونستم منظورمو برسونم يا نه.مهم نيست......
     <      1   2   3      >