taghdim be:
به همراهانی که در رودخانه حقیقت نلرزیده اند
به همراهانی که در رودخانه حقیقت نترسیده اند
به جویندگان راه ، به پویندگان جان ، به نوشندگان پاکی
به همراهانی که با چشم خود دیده اند
به همراهانی که سرنوشت خویش را بر پایه های استقامت برافراشته اند
به کاوندگان رنج ، به آنهایی که مرگ ایستاده را بر زندگی نشسته ترجیح داده اند
چنین باد به آنهایی که تحقیق را بر تقلید و واقعیت را برآرزو و معنی هستی هستا را بر نیستی و
پوچی ، حقیقت دانند . چنین باد به آنها که در جهان چراها سفرکرده اند ، به کسانی که خواهد
آموخت در جهان تن خویش چراها را پاسخی دهند
ما و عشق به زندگی
خُب ، که چی ؟
روزی که سخن آغاز شد ، من هنوز زاده نشده بودم .
و روزی که زاده شدم ، سخن گفتن نمیدانستم .
هنگامی که سخن گفتن آموختم،
به من گفتند :- هیس ...... ، خاموش !
زبانم برای سخن گفتن میگردد،
لبانم بسته است .
دستم برای نوشتن میرود ،
قلم شکسته است .
چشمانم برای دیدن بی تاب ،
پلکها خوابند.
گوشهایم تشنه شنیدن یک صدا ،
ولی صدا از جائی بر نمی خیزد . گلو ها بسته اند.
من این زبان و دست و چشم و گوش و لبان را برای چه میخواهم ؟
من این واژه دوستی را سالهاست که به زبان نیاورده ام.
این آبی صبح را به چشم ندیده ام.
من این هو هوی باد و خرامیدن نسیم را به گوش نشنیده ام.
و ننوشته ام با انگشتانم آنچه را محبت مینامند .
گفتن و شنیدن و دیدن و نوشتن جُرم است.
حتی اگر واژه « دوستی » باشد.
حتی اگر کلمه « محبت» باشد.
اغلب اوقات توسط نیروهایی که خودمان به وجود می اوریم
پامال می شویم
شکسپیر
شما تعیین کننده سرنوشت خود هستید.
مادامی که به مرکزیت وجود خود توجه می کنید
می توانید با خوشحالی اشتیاق و اعتماد کامل سفر کرده
وهمیشه به انجایی که می خواهید بروید
JAVABE HAR SOALI DAR
ESHGH
NAHOFTE AST
اینگونه زندگی کنیم: شاد امّا دلسوز، ساده امّا زیبا، مصمم امّا بی خیال، متواضع امّا سربلند، مهربان امّا جدّی، عاشق امّا عاقل
اغلب ما معتقدیم که به یک رابطه نزدیک نیاز داریم تا عاشق شویم.
فکر می کنیم که شخص دیگری باید باشد!
در واقع عکس ان درست است:
یادگیری اینکه چطور عشقمان عاشق ما وما عاشق عشقمان شویم
باعث خواهد شد برای اولین بار عشق واقعی را تجربه کنیم.
شما باید در حالت عشق باشید
قبل از اینکه بتوانید هر نوع رابطه پر معنی داشته باشید
نوشته های دیگران()